چرا به Brave مهاجرت کردم؟

بدون تبلیغات و مهربان با رم و باتری

در یکی از صبح‌های کرخت دوران ابتدایی قرنطینه، تصمیم گرفتم که تحولی اساسی در زندگی‌ام ایجاد کنم و روزمرگی‌ را کنار بگذارم، اما نهایتا تغییرات موردنظر، به تغییر مرورگرم پس از ۵ سال آزگار از Chrome به Firefox خلاصه شد! البته که این مسیر در Firefox به انتها نرسید و بعد از آن از Microsoft Edge نیز عبور کرد و در Brave سکنی گزید. در این یادداشت، می‌خواهم به برخی از تجربیاتم در رابطه با هر مرورگر اشاره کنم. البته در نظر داشته باشید که در آن زمان Edge برای لینوکس فقط نسخه dev (تحت توسعه) داشت، به همین خاطر ممکن است برخی از نکات درمورد Edge، در نسخه فعلی که نسخه‌ی stable است، تغییر کرده باشد.

 

بازگشت مایکروسافت

Firefox داستان جالبی دارد. زمانی که Firefox در حال شکست و واگذاری عرصه به Internet Explorer بود، با open source شدن گام عظیمی رو به جلو برداشت و به یک مرورگر قدرتمند تبدیل شد. مایکروسافت هم سال‌ها بود از رقابت مرورگرها بیرون افتاده بود و حتی حضور پیش‌فرض مرورگرش روی ویندوزها، کمکی به فراگیر شدن استفاده از Internet Explorer نمی‌کرد؛ هر کاربر نهایتا یک بار از IE استفاده می‌کرد، آن هم برای دانلود و نصب کروم! تا این که در سال ۲۰۱۵، مایکروسافت در ویندوزها، Edge را جایگزین IE کرد تا کم‌کم به رقابت برگردد، و تا حدودی هم موفق شد.

 

مدیریت دانلودها

اگر شما «IDM»پرسن‌ هستید و برخلاف من، برای دانلود فایل‌ها از خود مرورگر استفاده نمی‌کنید، می‌توانید از این بخش عبور کنید. تجربه‌ام در استفاده از downloader فایرفاکس را می‌شود در واژه «افتضاح» خلاصه کرد. تقریبا طی ۲ ماه استفاده، هیچ فایلی را آن‌طوری که هم خدا را خوش بیاید و هم بنده خدا را، نتوانستم دانلود کنم. اگر اینترنت مقداری ناپایدار باشد که تقریبا ۹۹ درصد مواقع در ایران همین‌طور است، با کند شدن لحظه‌ای اینترنت، بلافاصله دانلود کاملا قطع می‌شود و باید روی resume کلیک کنید تا فایرفاکس دوباره تلاشش برای دانلود را آغاز کند. البته که دو سه ثانیه بعد دوباره دانلود متوقف شده و روز از نو، روزی از نو. اما کروم، همانطور که احتمالا می‌دانید، اگر نت کاملا هم قطع شود، مدتی منتظر می‌‌ماند تا اتصال برقرار شده و دانلود ادامه پیدا کند.

Edge اما برای دانلود بسیار مناسب است. فایل‌ها را در گروه‌های مختلف دسته‌بندی می‌کند، که شاید آن‌قدر مفید نباشد، اما حس بهتری بهتان می‌دهد.

 

عملکرد

درمورد مقایسه عملکرد فایرفاکس و کروم، مطالب زیادی وجود دارد. یکی از مطالبی که اخیرا دیدم، معتقد بود فایرفاکس در تعداد پایین تب‌ها، عملکرد بهتری از حیث مصرف رم نسبت به کروم دارد. تجربه من هم تقریبا همین بود. اما نکته‌ای که در این بخش می‌خواهم به آن اشاره کنم، چیز دیگری‌ست. این روزها vclass و google meet و skype و سایرین، جزء مهمی از زندگی‌هایمان شده و احتمالا در پساکرونا هم در خدمت‌شان خواهیم بود. زمانی که با فایرفاکس vclass یا meet را باز می‌کردم، به شدت لپ‌تاپم تحت فشار بود. چهار هسته CPU با هم ۹۸ درصد درگیر می‌شدند، علی‌الخصوص زمانی که میکروفون یا وب‌کم خودم روشن بود. با screen share هم که عملا لپ‌تاپ به درد لای جرز دیوار یا همان حدود‌ها می‌خورد. علت این اتفاق را متوجه نشدم، اما مشخصا این فشار به خاطر فایرفاکس بود. روی Edge هم مشکلات مشابهی وجود داشت، البته نه به شدت فایرفاکس، اما تجربه مناسبی از کلاس یا جلسه مجازی برایتان رقم نمی‌زد.

 

امکانات

زمانی که از یک مرورگر به دیگری مهاجرت می‌کنید، احتمالا دوست دارید که ‌Bookmarkها و Passwordها و Search History خود را نیز جابه‌جا کنید. این کار در فایرفاکس نسبت به کروم و Edge رابط کاربری راحت‌تر و بهتری دارد. نکته جالب اینکه در Edge، فقط امکان انتقال داده‌ها از فایرفاکس وجود داشت و دریافت داده‌ها از کروم به صورت مستقیم ممکن نبود.

داده‌ها و تنظیمات شما روی همه‌ی مرورگر‌ها امکان نگه‌داری روی فضای ابری را دارد، به این صورت که بعد از نصب مرورگر روی یک سیستم جدید، با ورود به حساب کاربری خود، می‌توانید تمام تنظیمات و داده‌های خود را دریافت کنید یا به عبارتی اطلاعات خود را روی تمامی دستگاه‌ها sync نگه دارید. این امکان در کروم با استفاده از Email و در Edge با استفاده از Microsoft Account قابل استفاده است.

از بخش‌های مهم مرورگرها برای من، بخش proxy است. در همه سیستم‌عامل‌ها می‌توانید یک پروکسی برای کل سیستم تعریف کنید که این کار، اتصال اینترنت شما برای تمامی برنامه‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. من می‌خواهم که پروکسی فقط روی مرورگر تنظیم شود. این امکان در فایرفاکس وجود دارد، یعنی شما می‌توانید از بخش تنظیمات، پروکسی خود را تعریف کنید. در حالی‌که کروم و Edge از پروکسی سیستم عامل استفاده می‌کنند، اما روی این دو مرورگر می‌توان با نصب افزونه FoxyProxy برای کروم و ProxySwitcher برای Edge، پروکسی تعریف کرد. از این حیث شاید برتری با فایرفاکس باشد، ولی به خاطر در دسترس‌تر بودن افزونه برای استفاده یا عدم استفاده از پروکسی نسبت به تنظیمات مرورگر، در نهایت استفاده از افزونه را ترجیح می‌دهم.

 

ظاهر

ظاهر بحثی کاملا سلیقه‌ای‌ست، اما شخصا لبه‌های تیز فایرفاکس را به کروم ترجیح می‌دهم. اگر از آن‌هایی هستید که همه برنامه‌ها را در Dark Mode استفاده می‌کنید، فایرفاکس برایتان صفحات وب را نیز به حالت تیره درمی‌آورد، Edge هم همین‌طور. هر چند که در زمان نگارش این نوشته، گوگل نیز از حالت تاریک در صفحات جست‌وجوی خود پشتیبانی می‌کند. از حیث لبه‌های تیز نیز Edge به فایرفاکس شباهت بیشتری دارد. به طور کلی تنظیم برخی المان‌های ظاهری و یا استفاده از یک افزونه برای Home Page، در کروم و Edge راحت‌تر از فایرفاکس انجام می‌شود.

 

همه را بیازمودم

در مجموع، می‌توان Edge را مرورگری با ظاهر نسبتا شبیه به فایرفاکس و عملکردی مثل کروم دانست. لبه‌های تیز و تنظیمات ظاهری به فایرفاکس شباهت دارند، اما کلیدهای میان‌بر و امکانات، بیشتر به سمت کروم میل می‌کند. فایرفاکس فشار زیادی به سیستم وارد می‌کرد، Edge نیز ایرادات مختلفی داشت. Edge در هفته اول استفاده، تجربه کاربری خوبی ارائه می‌کرد، اما در استفاده طولانی‌مدت، کم‌کم ایراداتش به چشم می‌آمد. البته از مصرف رم بالای کروم نیز نمی‌توان چشم‌پوشی کرد. این را هم در نظر بگیرید که از نظر تنوع افزونه‌ها کروم یک سر و گردن بالاتر از Edge و فایرفاکس است.

تجربه فایرفاکس تجربه جالبی نبود. نهایتا بعد از دو ماه دوباره به کروم برگشتم. اخراج ۲۵۰ نفر از کارمندان و همچنین دور شدن از فضای نرم‌افزار آزاد نیز مزید بر علت برای این بازگشت شد. بعد از آن به Edge مهاجرت کردم و بعد از فایرفاکس و Edge، سراغ Brave رفتم.

 

ز تو خوش‌ترم نیامد

استفاده از Brave از هر نظر برد-برد است! مرورگری open source و بر پایه کرومیوم، مرورگرopen source گوگل که معدود ایرادات کروم را برطرف کرده و قابلیت‌های زیادی نیز به آن اضافه کرده است. Brave تماما کروم است! مطمئنا در مهاجرت از کروم به آن فقدانی احساس نخواهید کرد. در تمام موارد بالا، Brave پرچم‌دار است. افزونه‌های کروم روی Brave نیز قابل استفاده است. اما سوال این‌جاست که چرا Brave؟ چرا به کروم رضایت ندهیم؟!

پاسخ این سوال را در دو ویژگی جذاب Brave می‌توان یافت. ویژگی اول، عملکرد بسیار مناسب به علاوه مصرف کم‌تر باتری است. Brave مدعی‌ست ۳۵ درصد کم‌تر از کروم (روی گوشی‌ها) باتری مصرف می‌کند. ادعای اساسی Brave آن‌جایی‌ست که می‌گوید نسبت به کروم ۶۶ درصد کم‌تر حافظه رم را اشغال می‌کند! حتی اگر خودتان مشکلی با کروم نداشته باشید، بعید است که شوخی‌هایی که با مصرف بالای کروم از رم شده را ندیده باشید. اگر در باز کردن تب‌ها دست‌ودل‌بازید و از طرفی آن‌چنان هم رم بالایی ندارید، مطمئنا با کندی مواجه شده‌اید. اما Brave با مصرف بسیار بهینه‌تر نسبت به کروم، این مشکل را تقریبا حل می‌کند.

دو نمودار زیر عملکرد Brave را در مقایسه با سایر مرورگرها، روی ویندوز و مک نشان می‌دهد. عدد اول تعداد تب‌های باز و عدد دوم نماد یک گروه ۵ تایی از یک‌سری صفحات اینترنتی مورد آزمایش است.

 

 

یوتیوب بدون توقف

قطعا اگر مدتی‌ست از کروم یا فایرفاکس استفاده می‌کنید، بعد از نصب Brave تفاوت را احساس خواهید کرد، اما خصوصیت جذاب دیگر Brave، حذف تبلیغات سرویس‌هایی مثل یوتیوب و اسپاتیفای است، به این صورت که تمامی تبلیغات از این سرویس‌ها حذف می‌شود. در نتیجه با Brave می‌توانید بدون تبلیغات در یوتوب ویدئو ببینید و بدون وقفه از اسپاتیفای آهنگ گوش کنید.

نقل مکان از کروم به Brave آن‌قدر سخت نخواهد بود. با استفاده از حساب کاربری گوگل (جی‌میل)، می‌توان تمام تنظیمات و Bookmarkها و Passwordها و ….. را به Brave آورد.

توسط محمدحسین بهمنی

شاید بپسندید مطالب بیشتر از نویسنده

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.