دانشگاه مبدأ تحولات است؛ حتی در محیط زیست
همایش ملی آموزش عالی از هر دری سخنی داشت؛ کیفیت پایین دانشآموختگان، استقلال مالی از دولت، مهارتافزایی و کارآفرینی، اثرات بلندمدت آموزش در جامعه، توجه به نیازهای جامعه و… . از جمله مباحثی که با وجود طرح در پنلهای این همایش و اهمیت قابل توجه آن در آینده نزدیک توجه خاصی را به خود جلب نکرد، نقش دانشگاهها در توسعه پایدار و نیز اثر آنها بر محیط زیست بود. دکتر محمد فاضلی در تبیین نسبت دانشگاه با توسعه پایدار و حل چالشهای محیط زیستی، ۵ سطح را عنوان کرد که به نظر میرسد حتی در دانشگاهی مثل شریف هم چندان جدی گرفته نمیشوند و یا در بهترین حالت جنبه تبلیغاتی دارند:
سطح اول به کاهش اثرات منفی زیستمحیطی در دانشگاهها اشاره میکند: کاهش حجم زباله، ایجاد استاندارد برای پسماندهای آزمایشگاهی، گنجاندن بندهای محیط زیستی در قراردهای دانشگاه با پیمانکاران، دیجیتالسازی، استفاده از گیاهان کمآببر، بازسازی سیستمهای سرمایشی و گرمایشی و حتی ایجاد استانداردهای محیط زیستی در حوزه تغذیه از جمله مواردی است که در این راستا میتواند پیگیری شود.
سطح دوم، تربیت شهروند حساس به محیط زیست را از دانشگاه میخواهد؛ شهروندی که خصوصیات محیط زیست و ارتباط عوامل مختلف آن را درک کند تا بتواند بهترین کنش را برگزیند. البته این کار نیاز به ایجاد برنامهای مدون از ثبتنام تا فارغالتحصیلی دارد.
سطح سوم، تحقیقات و نوآوریهای دانشگاهی را به حفظ محیط زیست جهتدهی میکند تا پایاننامهها و پروژههای تحقیقاتی به این سمت حرکت کنند.
سطح چهارم به توسعه مشارکت محیطزیستگرایانه استادان ارتباط دارد؛ برای اینکار باید برنامههای تشویقی برای فعالان این حوزه در نظر گرفت، فعالیت مشترک بین دانشگاه و سمنها را افزایش داد و برای این مشارکت، امتیازاتی در نظر گرفت.
سطح پنجم نیز تلاش برای عمومی کردن دانش مرتبط با این حوزه است. این سطح نیاز به استادانی دارد که بتوانند در یک روزنامه عمومی، سرمقاله بنویسند. دانشگاهها باید نشان دهند که به عمومی کردن دانش اهمیت میدهند. دانشگاهها میتوانند شروع خیلی از تغییرها در سطح جامعه باشند.